پنجکنت باستانی در نزدیکی شهر پنجكنت امروزی واقع شده و نماینده یک اثر تاریخی بی‌نظیر در اوایل قرون وسطی است. پنجكنت در قرن‌های 5 تا 8 ميلادی شرقی‌ترین نقطه شهر سغدیان بود. (غفوراف، باباجان. تاجيكان. جلد اوّل و دوّم، عرفان، دوشنبه،1377ه.ش-1997م – ص 3831) سغدی‌ها کسانی بودند که به زبان ایرانیان شرق صحبت می‌كردند و از نیاکان تاجیکی‌ها محسوب می‌شوند. در ربع اول قرن 8 ميلادی پنجکنت مرکز قلمرو آخرین پادشاه، دیواشتیچ بود که با شاهزاده‌ی سغدیان بر سر قدرت شهر سمرقند، پایتخت سغدیان جنگید.
مناطق مسکونی سغد در سراسر امتداد جاده‌ی ابریشم واقع شده بودند و از مرزهای فرمانروایی بیزانس همه مسیر‌ها به چین ختم می‌شد. در قرن‌های 6 تا 8 سغدیان مرکز منطقه‌ی بازرگانی بین چین و اروپا و بین قبایل شکارچی از کوهای اورال شمالی و قوم‌هایی از ایرانیان بزرگ و فرمانروایی‌های بیزانسی بودند.

نمايي از شهر پنجكنت امروزي

سغدیان به ازای گرفتن اجرت به ارتش‌های شاهزادگان خارجی خدمت می‌کردند. آنها در موقعیّتی بودند که می‌توانستند همه‌ی دنیای باستانی را ببینند و هر چند که آنها با تمدّن آشنا بودند هرگز کشور مقتدر خودشان را ایجاد نکردند. کشورشان حاصل بهم چسبیدن شهرهای کوچک بود و پنجکنت آخرین این شهرها است که در سر راه سمرقند قرار دارد. از پنجکنت چندین‌بار در سند‌های تاریخ‌نویسان عرب ‌زبان آسیای ‌مرکزی نام برده شده است. يكي از مشهورترين نبردهاي پنجكنت با اعراب به فرماندهي ديواشتيج در نزديكي قلعه تپّه ‌مغ اتّفاق افتاد. در اين نبرد ديواشتيج شكست خورده و اسير شد و به وضع اسفناكي به قتل رسيد.(1)

خرابه‌های پنجکنت باستانی در اوایل قرن 19م توجّه همه را به خود جلب کرد امّا تا سال 1946م هیچ حفّاری باستان‌ شناسی در اینجا شروع نشده و تاکنون تقریباً نیمی از مناطق مسکونی باستانی سرپوشیده‌اند. قلعه و کاخ دیواشتیج جداگانه روی تپّه قرار گرفته‌اند. دو معبد با صحن‌های بزرگ در مرکز، هشت خیابان اصلی و ده کوچه، فروشگاه‌ها، کارگاها، بازارها، دیوارهای قلعه‌ها، ساختمان‌های چند اتاقی و حتّی ساختمان‌های سه طبقه نیز حفّاری شده بود.

موزه مركزي شهر پنجكنت

در اینجا یک تضادّ شدید بین استحکام ساختمان‌ها و مصالح‌خانه‌ها به دليل استفاده از خشت‌های ساخته شده از خاک ‌رس‌خام وجود دارد. صاحب‌خانه‌های ثروتمند خانه‌هایشان را با نقّاشي کردن دیوارها و مجسّمه‌های چوبی آذین می‌دادند. اثرهای هنری برجسته‌ای در پنجکنت باستانی کشف شده است که امروزه نمایشگاه‌های بسیاری از موزه‌ها، به خصوص موزه‌ی معروف هیرمیتیج در خیابان پترزبوک روسیه را آذین می‌دهند. قسمت اعظم هنر و فرهنگ پنجکنت از طریق نقّاشی‌های یافت شده در پنجکنت باستانی بر ما هویدا و آشکار شده است. 



طرح کلّی پنجکنت باستانی

دیوارها در پنجکنت در هر دو معبد و ساختمان‌های غیر‌مذهبی با نقّاشي‌های رنگارنگ پوشیده شده‌اند. با این که بیش از 1300 سال از وجود این خرابه‌ها می‌گذرد، قطعه‌هایی از نقّاشي‌ها روی دیوار‌های ساخته شده از خشت‌های خام حفظ شده‌اند. اساساً نگارگری پنجکنت بواسطه چسباندن رنگ‌ها، همراه رنگ‌های معدنی بوده است. رنگ‌های گیاهی (نیلی و قرمز) بعضی از اوقات مورد استفاده قرار می‌گرفته‌اند.

در طی سال‌ها بیش از50 ساختمان با دیوار‌های تزئین شده و نقّاشي‌های باشکوه کشف شده است. در میان آنها تصاویری از حاکمان پنجکنت نیز وجود دارد. نقّاشان پنجکنت باستانی موضوعات متنوّعی را نقّاشي می‌کردند. مذهبی، حماسی، فرهنگ مردم و انواع دیگر.در آنجا انسان‌ انگارهایی از اجسام (خورشید، ماه، و گیاهان)، مناسک نیاکان (آیین‌تشییع‌جنازه) عناصر آب (پرستش رودخانه زرافشان) و خدای هندوها (شیوا) وجود دارد.

نقاشي‌هاي بجا مانده در پنجكنت باستاني-قرن‌هاي 7-5 ميلادي

موضوعات مختلف از نقّاشي‌های حماسی مربوط به قهرمانان نامدار شعرهای شاهنامه فردوسی، سیاوش، رستم و رخشش، سهراب پسر رستم و جنگجویان زن هستند. موضوعات ترسیم شده شامل: نبردها، ضیافت‌ها، شکار، جنگ‌های تن‌به‌تن، اجرایی از آلات موسیقی، بازی تخت‌نرد، رقص‌ها و پخش کردن محصول می‌شوند. در زمان‌های پیش از اسلام کنده‌کاری چوب یک صورت رایج از هنر و ثابت‌ کننده سطح‌های قابل توجّه از استعداد  هنرمندان بوده‌اند. چوب به دليل رطوبت هوا و شرايط اقليمي مدّت طولانی دوام نمی‌آورد در نتیجه به طور قابل توجّهي چوب‌هاي کنده‌کاری شده در بناهاي تاريخي پنجکنت باستانی،  مدیون نگه‌داری آنها در آتش هستند.

زن ارغنون‌نواز (ديوارنگار). قرن‌هاي 7-5 ميلادي

آثار بازمانده چوبی کنده‌کاری شده در ساختمانی پیدا شدند که توسط شعله‌های آتش نیم‌سوز شده بودند امّا زمان برای سوختن به طور کامل نداشتند و سپس با فرو ریخته شدن سقف پنهان شده‌اند. چوب‌های کنده‌کاری شده‌ی پنجکنت در دو نوع هنری تزئینی و نقش‌دار پیدا شده‌اند. معدود باقی مانده‌های مجسّمه‌های رسی پیدا شده در پنجکنت با تعدادی از نقّاشي‌های دیوار و چوپ‌های کنده‌کاری شده مقایسه شده‌اند. بخشی از ساختمان‌ها و بنای معابد را مجسّمه‌های گلی تشکیل می‌دهند که ماهیّتی دینی و اعتقادی دارند. تعدادی کتیبه به زبان سغدی، در پنجکنت پیدا شده است. آنها را در ظروف سفالی شکسته، سنگ‌ها و دیوار‌ها نگه‌داری می‌کردند. سکّه‌های یافت شده در پنجکنت بسیار با اهمیّت هستند. اغلب آنها در سمرقند، جایی که پادشاهان سغد فرمان‌روایی می‌کردند ساخته شده‌اند. علاوه بر سکّه‌های سلطنتی، سکّه‌های دیگری از مناطق کوچکتر سغد یافت شده است و میان آنها یک کتيبه از سغد کشف شد که در آن لقب و نام حاکمی که سکّه ضرب کرده ذکر شده است. در یک روی سکّه‌ها سمبل‌هایی از خانه فرمانروای پنجکنت ترسیم شده است. در روی دیگر سکّه‌ها یک نوشته سغدی با صفات عالی براي لقب و نام پادشاهان به چشم مي‌خورد. یافته‌های متعدّد در پنجکنت باستانی آشکارا نشان می‌دهند که سغدیان با روش‌های دست‌یابی براي ساختن يك تمدّن بزرگ در زمانشان آشنا بودند.
در هنرشان می‌توان تاٌثیرات بیزانس، ایرانی و هند را یافت. همان موقع سغدیان سبک منحصر به فرد به خودشان را داشتند. تقریباً هیچ چيزي درباره ادبیات، فرهنگ مردم، مراسم‌ها و آداب و رسوم سغدیان قبل از آن که حفّاری در پنجکنت شروع شود وجود نداشت و همه‌ی این‌ها در نقّاشي‌های سغدیان منعکس شده‌اند.
در تور گروهی ازبکستان و تاجیکستان از پنجکنت تاریخی بازدید خواهیم کرد.

مدرسه و مسجد ميرعالم دادخواه   در شهر پنجكنت









مناره مسجد ميرعالم دادخواه

(1) در سده‌های 1-4م پنجیکنت تابع دولت کوشانیان بود.امّا در سدۀ 6م سرزمینی مستقل به شمار می‌رفت. در اوایل سدۀ 8م افزون بر مسیر علیای رود زرافشان، یَغْناب، پَتَمَن(بوتمان)، ناحیۀ کوههای حصار و زرافشان نیز از توابع پنجیکنت بودند. يكي از فرمانروایان پنجیکنت دیواشتیچ نام داشت که از تبار شاهان سغد نبود. طبری نام این شخص را «دیواشتی» آورده است.
در 96ق/715م که قتیبة بن‌مسلم باهلی، عامل بنی‌امیه در بخارا و آسیای مرکزی به قتل رسید و به دنبال آن خان ترکان شمالی در 97ق درگذشت، آشفتگیهایی در منطقه پدید آمد. در 100ق/719م طُغشاده، امیربخارا، غورک، اِخشید سغد و نیز قراتگین‌ترک سفیری نزد امپراتور چین فرستادند و از او برای مقابله با عرب‌ها یاری خواستند. در این ماجرا دیواشتیچ، فرمانروای پنجیکنت تنها کسی بود که به سوی عرب‌ها دست دوستی دراز کرد. نامۀ او به جراح‌‌بن‌عبدالله، عامل بنی‌امیّه در خراسان حاکی از این امر است. این نامه از مجموعۀ اسناد کوه‌ مغ ‌به دست آمده است. در این نامه دیواشتیچ خود را دیواستی و مولای جراح نامیده است.
ابن‌اثیر ضمن اشاره به نام «دیواشنج»، او را دیواشتی نوشته است. اینکه طبری و ابن‌اثیر او را دهقان سمرقند نامیده‌اند، از آن روست که وی در سالهای 103-104ق/722-723م بر سمرقند نیز فرمانروایی داشت. نام این فرمانروای پنجیکنت با اینکه در آثار طبری و ابن‌اثیر آمده است، در آغاز مورد توجّه اهل تحقیق نبود تا اینکه نامه‌ای از عبدالرحمان‌ بن ‌سبحه خطاب به وی در اسناد کوه ‌‌مغ به دست آمد. در این نامه دیواشتیچ فرمانروای سغد و سمرقند معرفی شده است. یعقوبی عنوان فرمانروای سغد را «اخشید سغد» و عنوان فرمانروایان سمرقند را «افشین سمرقند» نوشته است. عربان دیواشتیچ را یکی از یاران خود می‌پنداشتند و به همکاری او امیدوار بودند امّا این وضع دیر نپایید. ^
_در 101 یا102ق/720یا721 دیواشتیچ در رأس جنبش سغدیان برضد عربان قرار گرفت. سغدیان در دو گروه، یکی به فرماندهی شخصی به نام کارزنچ(کارزنگ) و برادرزادۀ او چالنچ، و دیگری به فرماندهی دیواشتیچ متشکل شدند. در این زمان سعید حرشی، عامل خلیفۀ اموی در خراسان بود. در این پیکار سلیمان ‌بن ‌ابی‌السری قلعه‌ای را که دیواشتیچ، فرمانروای پنجیکنت در آن قرار داشت به محاصره گرفت. دیواشتیچ تقاضا کرد که به حکم حرشی تسلیم شود و به همراه مسیّب‌بن‌بشر نزد سعید حرشی رود. پس از خروج دیواشتیچ اهالی قلعه تسلیم شدند. سلیمان‌بن‌ابی‌السری، دیواشتیچ و گروگانها را همراه با غنایم نزد سعید حرشی فرستاد. حرشی پس از تسلیم اهالی قلعه، دیواشتیچ و دیگر گروگان‌ها را با خود به کش(شهر سبز کنونی)برد و با مردم آن دیار پیمان صلح بست.
حرشی پس از آنکه به اَربِنجَن(رَبِنجَن) رفت، دیواشتیچ را در آنجا به شیوه‌ای بی‌رحمانه کشت و جسد او را بر مدخل یکی از گورستانهای شهر آویخت و نامه‌ای بر آن نوشت که هر کس جسد را از آن محل بردارد، در مقابل صد تن از مردم اربنجن را خواهد کشت. حرشی سپس سر دیواشتیچ را به عراق، و دست راست او را به تخارستان برای سلیمان‌بن‌ابی‌السری فرستاد.

منبع:کتاب دیارتاجیکستان.گردآورنده:ج عابدخراسانی