تاكنون جهانگردی بیشتر از دیدگاهی اقتصادی, مورد توجه پژوهشگران بوده است آثار مادی و اقتصادی جهانگردی, عمده ترین مبنای سیاستگذاری در این خصوص بوده است در حال حاضر, روشن شدن ابعاد گوناگون پدیدهٔ جهانگردی, رفته رفته توجه به جانب مسائل فرهنگی و اجتماعی آن معطف می شود
همانگونه كه قبلاً گفته شد بازار تقاضا برای جهانگردان خارجی در كشورهای در حال توسعه بسته به نوع انگیزه این جهانگردان برای سفر، از اجزای متفاوتی تشكیل میشود. در واقع، تقسیمبندی جهانگردان به جهانگردان تفریحی، ورزشی، فرهنگی و امثال آن از همین تنوع تقاضا ناشی میشود مطالعات متعددی دربارهٔ انگیزه افراد از جهانگردان خارجی انجام گرفته است (برای مثال، مراجعه كنید به مأخذهای ۵ و۲)
این مطالعات ضمن آنكه همگی، در انواع تقاضای جهانگردی خارجی (به استثنای آن نوع تقاضاهایی كه از ملاحظات كسب و كار مانند مهاجرت و تحصیل در خارج از كشور ناشی میشود) ضمیمه مشترك جستجوی جهانگردان برای تجربهای جدید در زندگی را یادآور میشوند، با توجه به انگیزه جهانگردان خارجی از سفر آنها را به بازارهای مختلفی تقسیمبندی میكنند كه در هر بازار، امكانات مادی و غیرمادی خاص آن دسته جهانگردان باید تأمین شود. برای مثال، یكی از محققان، براساس انگیزه جهانگردان از سفر، این چهار نقش را برای جهانگردان خارجی قائل شده است: جهانگردی گروهی سازمان یافته، جهانگردی فردی، جهانگردی جستجوگرانه و جهانگردی گریز از محیط خودی .
جهانگردانی كه در گروه اول جای میگیرند كمترین ریسك را در سفر میپذیرند و در طی سفر همان شرایط و امكانات زندگی در محیط اصلی خود را میخواهند. در مقابل، جهانگردی كه از محیط خودی گریخته است سعی میكند تا حد ممكن خود را در فرهنگ جامعه میزبان غرق كند. به عبارت دیگر، برخی جهانگردان آمادگی دارند تا هر نوع محدودیتی را بپذیرند تا بلكه به فهم عناصر یك فرهنگ دیگر (فرهنگ جامعه میزبان) دست یابند.
جهانگردان باستانشناس از این گروه هستند كه در تلاش برای برقراری تماس مستقیم با اعضای جامعه میزبان حاضرند از رفاه هتلهای پنج ستاره بگذرند و در مكانهایی اقامت نمایند كه به رغم نداشتن امكانات رفاهی معمول در جامعه آنها،امكان برقراری این نوع تماس را فراهم میكند. به این ترتیب، با توجه به انگیزه جهانگردان از سفر، جامعه جهانگرد پذیر برای هرگروه از جهانگردان باید امكانات و تسهیلات مادی و غیر مادی خاص آن را فراهم كند. جهانگرد باستانشناس عمدتاً علاقهمند به ملاقات مردم محلی، مصرف مواد غذایی بومی و صحبت كردن به زبان جامعه میزبان است، جهانگرد باستانشناس عمدتاً علاقهمند به دیدن مكانهای باستانی و مطالعه تمدنهای قدیمی است، جهانگرد طبقه یك یا درجه یك در بهترین هتلها اقامت میكند و به بهترین رستورانها میرود و...
طبیعی است كه با توجه به این گوناگونی گسترده نیازهای روحی و مادی جهانگردان خارجی، هیچ منطقهای را نمیتوان یافت یا دستكم میتوان گفت كه كمتر منطقهای قادر است كلیه انواع جهانگردان را جذب نماید. نكته مهمی كه درباره این نیازهای روحی و مادی باید گفت و ارتباط با موضوع مقاله حاضر پیدا میكند آن است كه آنها با فرهنگ جامعه میزبان یا در تضاد قرار میگیرند یا انطباق دارند یا تركیبهای گوناگونی از این دو حالت را پیدا میكنند. برای مثال، جهانگردانی كه آب و هوای سواحل مدیترانهرا دوست دارند و در استمرار سبك زندگی خوب در كشورهای غربی شنا كردن و استراحت در این سواحل را میطلبند نیازهایشان در تضاد با ارزشهای مقبول و اعلام شده جامعه ایران قرار میگیرد. نكته اینجاست كه دولت ایران، چنین نیازهایی را صریحاً مغایر با سیاست فرهنگی خود میداند و طبیعتاً چنین جهانگردانی را نمیتوان و نباید جذب كرد.
بعضی جهانگردان خواستار تماس مستقیم با مردم جامعه میزبان هستند. در زمان سلطه رژیمهای كمونیستی در كشورهای اروپایی شرقی طبیعتاً به سختی میتوانستند پذیرای چنین جهانگردانی در جامعه خود باشند.
از بحث فوق این نتیجه بدست میآید كه هریك از مناطق جهان با توجه به ویژگیهای اقتصادی، جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی و بویژه سیاستهای جهانگردی دولت خود میتواند پذیرای گروه خاص از جهانگردان باشد و میزان انطباق نیازهای مادی و غیرمادی جهانگردان خارجی یا این ویژگیها و بویژه ملاحظات فرهنگی در سیاستهای جهانگردی این دولتها، وسعت بازار تقاضای جهانگردی در هر منطقه را مشخص میكند. در این جا نكته مهم این است كه هر دولتی در راستای امكانات جامعه خود و هدفهای اقتصادی و غیر اقتصادی، سیاست مناسب برای جذب جهانگردان خارجی را اختیار كند و توجه به این نكته برای كشوری چون ایران كه دولت آن شدیداً مراقب عدم برخورد امیال جهانگردان خارجی با عناصر خرد و كلان فرهنگ جامعه خودی است و در ضمن آن، گسترش جهانگردی خارجی را به عنوان راهی برای كسب درآمدهای ارزی و نیز معرفی فرهنگ خودی به جهانگردان تعقیب میكند بسیار حائز اهمیت است.
● شرایط، امكانات و سیاستهای لازم برای جذب جهانگردان خارجی
هر چند دادههای لازم در دسترس نیست اما به نظر میرسد توزیع جهانگردان خارجی از نظر انگیزههای سفر كه در قسمت قبل به آن اشاره شد ـ و در نتیجه، از نظر شرایط و امكانات مادی و غیر مادی مورد نیاز برای جذب آنها به مثابه منحنی توزیع نرمالی میباشد كه بخش اعظم سطح این منحنی را جهانگردان غربی پر كردهاند و بخش اعظم این جهانگردان نیز در پی دستیابی به تجربه جدید از زندگی در محیطهای دیگر هستند، اما تجربهای كه در آن سبك زندگی غربی تا حد زیادی تكرار شود (برای آگاهی از مفهوم توزیع نرمال یك پدیده در جامعه آماری مورد مطالعه به كتابای آمار استنتاجی مراجعه كنید).
● سطحی از منحنی توزیع نرمال كه جهانگردان غربی آن را میپوشانند
یك واقعیت كتمانناپذیر این است كه جامعه فعلی ایران هم به دلیل امكانات اقتصادی خود و مهمتر از آن به دلیل پررنگی ملاحظات فرهنگی در سیاستهای جهانگردی خارجی نمیتواند پذیرای این گروه انبوه از جهانگردان خارجی باشد. البته گفتنی است كه رژیم گذشته سعی نمود تا كمبودها و كاستیهای امكانات مؤثر در جذب جهانگردی خارجی بویژه جهانگردان ثروتمند غربی را برطرف كند اما حتی اگر رفع این كمبودها دوباره و در دستور كار سیاستگذاران نظام جمهوری اسلامی قرار گیرد اولاً این اقدام در برخی از موارد با اقتضائات فرهنگی سیاست جهانگردی كشور تناقض پیدا میكند (مانند تسهیل سرمایهگذاری چند ملیتی در ایجاد هتلهای پنج ستاره) و ثانیاً، مانع دوم كه همان اولویت اقتضائات فرهنگی در سیاست جذب جهانگردان خارجی است باقی میماند.
پس چه باید كرد؟ به نظر میرسد سازمانهای جهانگردی كشور بویژه معاونت سیاحتی و زیارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی كه مسؤولیت اصلی تحقق هدفهای كمی جذب جهانگردان خارجی در چارچوب ملاحظات و محدودیتهای فرهنگی را برعهده دارند كه بازار تقاضای آن گروه از جهانگردان خارجی را كه عموماً به نام جهانگرد فرهنگی شناخته شدهاند به شیوههای مختلف مورد تجربه قرار دهند تا كشور به حداكثر سهم ممكن از این بازار دست یابد. منظور ما این است كه از طریق این مطالعات فرصتهای نسبتاً محدود، جذب این جهانگردان شناسایی شده و مورد بهرهبرداری قرار گیرد نه آنكه در تاریكی گام برداریم و توقع داشته باشیم به هدف جذب جهانگرد خارجی بیشتر برسیم. برای مثال همانطور كه در قسمت قبل اشاره شد انتشار جزوههای راهنما برای یادآوری ویژگیهای فرهنگی جامعه میزبان، اقدامی است كه سازمانهای جهانگردی حساس نسبت به آثار اجتماعی و فرهنگی جهانگردی خارج در كشور خود انجام دادهاند. سازمانهای جهانگردی ایران نیز وظیفه دارند تا با بیان منطقی و جهانگرد پسند این ملاحظات و امكاناتی كه ایران برای پذیرایی از آنها دارد ضمن آنكه جهانگردان علاقهمند به دیدار از مناطقی چون ایران را آگاهی میبخشد از ورود جهانگردانی كه انتظار چنین محدودیتهایی را ندارند جلوگیری مینماید و از تبعات منفی تجارب این جهانگردان به هموطنانشان پیشگیری میكند. مطالعه واقع بینانه انتظارات اولیه جهانگردانی كه به كشور وارد شدهاند و میزان تطابق مشاهدات عملی و امكاناتی كه عملاً برای آنها فراهم شده با انتظارات فوق، شناسایی نقایص در تسهیلات مادی و نیز انحرافات رفتار مجموعه كارگزاران و كاركنان بخش جهانگردی را ممكن میكند. طبقهبندی جهانگردان بازدیدكننده از ایران براساس ملاحظات و پارامترهایی كه بعداً میتوانند مبنای برنامه گسترش جهانگردی خارجی در كشور باشند یك نمونه از این مطالعات است. صرفنظر از این برنامههای مطالعاتی عادی كه قاعدتاً باید بهبود امكانات و شرایط عملی جذب شمار محدود جهانگردان ثروتمند غربی و انبوه نسبتاً كثیر جهانگردان از كشورهای همسایه منجر شود سازمانهای جهانگردی كشور با اقدامات نوآورانهای چون تهیه تقویم رویدادهای فرهنگی و مراسم سنتی در مناطق مختلف كشور میتوانند به نحوی زمینه جذب جهانگردان خارجی مناسب ایران را فراهم كنند. در واقع گسترش جهانگردی فرهنگی در ایران اقدامات خاص خود را میطلبد كه به نظر میرسد در این باره ضمن آنكه نیاز به آگاهی از تجربه كشورها یا مناطق مشابه خود را داریم نباید از اقدامات نوآورانه غفلت ورزیم.
منبع:http://www.aftabir.com
دیدگاه خود را بنویسید